
ادامه از قسمت قبل . . .
بالاخره به حدود 500 متری قله رسیدیم . کوهنوردها با دیدن ما متعجب میشدن و میپرسیدن که ازکجا اومدیم.
از اونجا دیگه درجه مسیر خیلی سخت شد . تا به حال تو این 10 سال موتورسواری ، چنین مسیری رو نرفته بودم ، شیب زیاد و صخره ای ، خاک های پوکه ای نرم و شنی ( شبیه قله دماوند ) که موتور بیشتر در حال بکسباد بود.
با هر زحمتی که بود و کمک بچه ها تونستیم 200 متر اولش همه موتورها رو رد کنیم ولی عمو حسن و سعید بخاطر نداشتن لاستیک مناسب از ادامه مسیر قله منصرف شدن.
من و شهریار و حامد و فرزاد و مجتبی ، 300 متر آخر رو با هر زحمتی بود رد کردیم و خودمون رو به قله رسوندیم .
پس از دقایقی بر فراز قله زیبای سیالان و گرفتن عکس و فیلم یادگاری ، مجددا به پایین برگشتیم تا به اتفاق عمو حسن و سعید به مسیرمون ادامه بدیم.
مسیر رو سرپایینی به سمت شمال ادامه دادیم و در اولین چشمه ای که تو مسیر دیدیم برای استراحت و ناهار توقف کردیم.
شهریار میگفت خوب استراحت کنیم چون از همونجا باید یه مسیر سرپایینی با شیب تند و خاک نرم که حتما باید موتور خاموش ، تو دنده و پیاده ، به مدت حداقل یک ساعت ادامه مسیر بدیم.
پس از استراحت و ناهار مسیر رو ادامه دادیم تا بالاخره به دالان ( خطر ناک ترین قسمت مسیر ) رسیدیم .
قسمتی که مجبور بودیم موتورها رو دست به دست از لبه صخره سنگی بزرگ و باریک با احیاط کامل رد کنیم.